۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

چرا باید فارسی را پاس بداریم و بلوچی را زاپاس !!!


اینجا بود که به خودم گفتم وای خدا آخه ما چقدر بدبخت و بیچاره ایم که داریم زبان مادریمان رو هم از دست میدیم ! وای به روزی که زبان؛که نشانه ای از هویت و فرهنگ و قدمت بلوچ است از بین برود و متاسفانه چه راحت و ناخواسته داریم گام به سوی تغییر و فراموشی زبانمان برمی داریم .
دسته بندی:
شاید تیتر خنده دار و مسخره و باشد اما یهو به ذهنم آمدو دلم نیومد عوضش کنم چند روز پیش با یکی از دوستان رفته بودیم خونه دوستش اولین بار بود میدمش و هیچ شناختی ازش نداشتم نزدیک افطار بود و پسر کوچولوی میزبانمان که تقریبا 8ساله بود اومد وارد اتاق شد وبساط خوان افطار را به پا کرد نکته ای برام جالب بود صحبت کردن پسرک با زبان فارسی بود و پدرش هم با اون فارسی صحبت میکردپیش خودم فکر کردم حتما زن فارس گرفته! بعد یواشکی از دوستم پرسیدم خانمش فارسه ؟ با تعجب گفت نه ! گفت :چرا پرسیدی؟ گفتم بچه اش چرا فارسی صحبت میکنه ؟ نتونستم خودم رو نگه دارم از دوست میزبانمان پرسیدم ؟ چرا با بچه هات فارسی صحبت میکنی ؟ گفت دلیل خاصی نداره و تو مدرسه فارسی یاد گرفته و اینجا هم مامانش باهاش فارسی صحبت میکنه و همیشه از ماهواره شبکه پرشین تون و از شبکه های داخلی برنامه کودک میبینه دیگه عادت کرده فارسی صحبت کنه !
اینجا بود که به خودم گفتم وای خدا آخه ما چقدر بدبخت و بیچاره ایم که داریم زبان مادریمان رو هم از دست میدیم ! وای به روزی که زبان؛که نشانه ای از هویت و فرهنگ و قدمت بلوچ است از بین برود و متاسفانه چه راحت و ناخواسته داریم گام به سوی تغییر و فراموشی زبانمان برمی داریم . دیگر از نام های کهن بلوچی خبری نیست و گذاشتن نامهای کهن بلوچی شده ختم بی کلاسی! اسم هایی قشنگی مثل هانی ، شی مرید ، کمبر، دودا ، جیهند(جیند)چاکر ، گوهرام بالانچ (بالاچ) همل ، و دهها اسم دیگه جایشان را دادند به باربد ، ایلیا، توسكا و ... نمیدانیم شاید هم تقصیر و کوتاهی از ما بوده که برای این کار فرهنگ سازی نکرده ایم! ولی فرهنگ سازی ابزار میخواهد که ما داریم ! در مدارس ما زبان بلوچی تدریس نمیشه که بچه های ما یادشون بمونه اینی که ما صحبت کنیم اسمش زبان بلوچی است که عده ای به عمد و از روی کینه بهش میگن لهجه! زبانی که شکل گفتاری کلماتش که هنوز هم وجود دارند قدمتی شاید فراتر و یا همردیف زبانهای باستان ومیانه ایرانی دارد. نمیدونم اگر ما میدونستیم زبان ما یکی از زبانهایی است ، که نسبت به زبانهای خویشاوند خود، کمتر دگرگونی پذیرفته و این رو میتونیم در ساختمان دستوری اون ببینیم ، اینقدر باهاش نامهربان می بودیم ؟! حالا دبستانی ها و دبیرستانی ها جای خود دارند در دانشگاههامون حتی یک واحد زبان بلوچی بصورت واحد اختیاری برای تدریس ارائه نمیشه ! خب حالا که در مدارس و دانشگاهها مجالی برای نشرو حفظ زبانمون نداریم بهتره که بیاییم تو تلویزیون تبلیغ کنیم! یکی نیست بهم بگه آخه بنده خدا کدوم تلویزیون !؟شبکه وزین استانی هامون ؟ آهان بگذارید خاطره ای براتون تعریف تعریف کنم ، روزی از روزهای خدا یکی از دوستان میگفت : انور بیجارزهی (رییس سابق ارشاد اسلامی نیکشهر و کاندید رد صلاحیت شده انتخابات مجلس ، بنده خدا حتی پوسترهای تبلیغاتی اش رو چاپ کرده بود و میگن توی عکسهاش با دست به افقهای دور دست اشاره می کرد!) مجری برنامه های شبکه هامون تعریف کرده بودکه نگهبان درب ورودی با وجود اینکه میدونسته من مجری این شبکه هستم هنگام ورود ازمن پرسیده سیگار،ناس ، کبریت !؟خب دیگه نیازی به توضیح بیشتر نیست، اینهم نشدباید به فکر راه حل دیگری باشیم ، با این وجود ما انتظار داریم به ما اجازه بدهند که برنامه و کارتن و فیلم بلوچی پخش کنیم یا برنامه ای به زبان بلوچی ارئه بدهیم ؟!تنها جایی که ما می توانیم حرفمون رو به مردم بزنیم تریبون مساجد هستش که ملاها منتظرند که گوش مفتی گیرشون بیاد دیگه مجالی برای کسی نمیگذارند لااقل میتونند به مردم بگند و براشون یکبار درباره حفظ ارزشهای فرهنگی ، اجتماعی صحبت کنند. پس اگر ما اگه میخواهیم زبانی به غیر از زبان بلوچی به فرزندانمان یاد بدهیم لااقل یک زبان بین المللی بهشون یاد بدیم که اگر یه روزی گذرشان به آن طرف آب افتاد بتوانند یه فنجان چای سفارش بدهند و در دنیا به درد شون بخوره، ما زبان فارسی رو در مدارس و دانشگاه بصورت کامل یاد میگیریم و نیازی به یادگیری و حفظ آن در منزل به قیمت از بین رفتن زبان بلوچی نداریم .
متاسفانه معلمان ما بخصوص در مدارس دخترانه بیشتر به نابودی زبان بلوچی کمک میکنند و دانش آموزان دختر که مادران آینده هستند در خارج از محیط مدرسه نیز به زبان فارسی صحبت میکنند، نیاز است هر چه زود تر اقدامی در جهت برطرف کردن این خطا که سهواً ما را به ورطه نابودی زبانمان می برد انجام دهیم.و خانواده های عزیز نیز سعی کنند زبان اصیل و با ریشه مان را حفظ کنند بخصوص خانواده های شمال استان که در آموزش زبان فارسی به فرزندانشان پیش قدم بوده اند .

Source: http://baluchmakorani.blogfa.com

۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

ليكو








ليكو، تك‌بيتي است در وزن هجايي كه با همراهي ساز سروز يا سرود (قيچك) خوانده مي‌شود. شعري نامكتوب كه سينه به سينه در ميان قوم بلوچ جاري است. ليكو را پرواي شكل‌گيري از واژگان ادبي نيست؛ واژگان ليكو همان كلمات گفتگوي‌اند كه بي هيچ آداب و ترتيبي بر زبان مي‌گذرند. كلمات، مشروعيت حضور خود در شعر را از تكرار در زندگي و هم‌سخني مردم مي‌گيرند. ليكو، بيان جريان زندگي است و هر لحظه در آن مي‌توان منتظر حادثه‌ا
ي تازه بود. حوادثي آشكار و بعيد كه گاهي درك رابطه مضامين دو مصراع را با سختي مواجه مي‌كنند و بدون آگاهي از واقعيت فرهنگ و زندگي در بلوچستان نمي‌توان توجيهي براي دوري مصراع‌ها از هم‌ديگر يافت. عشق، سرمايه اصلي ليكوست. به همه وجدها، سركشي‌ها، دلواپسي‌ها و سركوب‌شدگي‌هايش. اشارات عاشقانه ليكو چنان صريح است كه هرگونه پندار كنده شدن از زمين را از ما مي‌گيرد.

نويسنده: منصور مومني
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
ناشر: مشكي
زبان: فارسي